من اومدم...
سلام عزیزم...من اومدم با یه دنیا خبر برات.. عزیزدلم دیروز رفتم پیش دکتری که قراره شمارو به دنیا بیاره...وزنت رو دوباره بهم گفت...شدی 3200...عزیززززززززم...من راضیم از وزن گیریت...تو یه هفته ی آخرم چند گرم اضافه کنی بسه برامون... قرار شد سه شنبه بعدی که میشه هفتم آبان شما تو بیمارستان مردم به دنیا بیای... موقع شنیدن ضربان قلبت هم چندتا لگد کوچولو زیر دست خانم دکتر زدی که وقتی ازم پرسید حرکاتش چطوره خودش جواب خودش رو داد...گفت خوبه که به منم ضربه زد... عشق مامان و بابا یعنی تو چه شکلی هستی؟؟ آرومی؟؟ مثل خودم صبوری یا مثل بابایی عجول؟؟؟ههه بابایی میکشه منو اگه بفهمه نوشتم عجوله جفتتون دنیای منید پسر و پدر میخواید تبانی کنید من...
نویسنده :
مهناز
19:40